۱۳۹۰ خرداد ۲۷, جمعه

رد پروانه محو نمی شود

درباره ی رد پروانه /مجموعه شعر محمود درویش / ترجمه مریم حیدری
رسول خشا

 از محمود درویش کتاب های زیادی به فارسی ترجمه نشده است اما نام محمود درویش برای خواننده شعرفارسی نام آشنایی است ، علاوه بر این آشنایی، محبوبیت او نزد شعرخوانان ایرانی چندان کم نیست ،آنچه فی الفور به ذهن نگارنده می رسد تا دلیلی باشد برای توجه به شعر درویش ، این است که علاوه بر مشترکات فرهنگی در شعرهایش ، او یک شاعر فلسطینی است و به طورکلی شهره است به شاعر  " شعر مقاومت " و اغلب شعرهایش را هم در راه آزادی سرزمین وآزادگی انسان ها و مبارزه علیه خفقان  سروده است و از آنجایی که حساسیت و توجه  به این موضوعات  نزد خواننده ی ایرانی این سال ها زیاد بوده ، سبب شده است شعر درویش در کوتاه مدت وبا وجود کم بودن کتاب های اوبه فارسی مورد توجه قرار گیرد . باید زود اعتراف کنم که البته هیچ کدام اینها دلیل آن نمی شود که محبوبیت و شهرت درویش را تنها به این موارد محدود دانست وفاصله گرفت از واقعیات ارزشمند آثار او.با خواندن چند شعر از او بسادگی می توان درک کرد که  ظرفیت  شعرهای او مهمترین دلیل این محبوبیت است و همین طور ها است که محبوبیت او تنها میان عرب زبان وفارس زبان باقی نمی ماند که در جهان شعر وشعر جهان مثال زدنی می شود و شاید شعر عرب در جهان بی نام درویش مترادف باشد با شعر فارسی بی نام احمد شاملو ...محمود درویش شاعر مهمی است وتنها، موقعیت ووضعیت زیستی  و کنش گرانه و هنرمندانه ی او در قبال جهان پیرامونش سبب نشده است که او به چنین جایگاهی برسد، هرچند معتقدم  که اینها را هم نمی توان ونباید بی تآثیر دانست .
از کم بود های شعر ها وکتاب ها ی برگردان شده درویش به فارسی یاد کردم تا بتوانم خوش حالی ام را از انتشارکتاب  " رد پروانه" با ترجمه " مریم حیدری"- که از آثار واپسین سال های زندگی محمود درویش است- ابرازکنم.
" رد پروانه " اولین بار در سال 2008 در بیروت منتشر شده است که شامل  شعرهای محمود درویش در سال های 2007 و2006 می شود ، آن چه خوانش این مجموعه را برای خواننده فارسی زبان متمایز و مطلوب می کند شناختن چهره تازه ای است از شاعری که شعرش همیشه حال و هواهای مقاومت و تلاش های انسانی در راه آزادی راتصویر می کرده است ، احتمالن خواندن شعرهایی از او در زمینه ای غنایی وتعزلی  می تواند جذابیت های پنهان و آشکاری را به همراه  داشته باشد که ذهن مقایسه ای مخاطب را برای سنجش جهان واره های متفاوت شعر او به کار بیاندازد.درویش در "رد پروانه ها " از موضوعات خردوکلان ، پیچیده وساده طوری حرف می زند که انگار روبروی تو نشسته است وبا فنجانی قهوه در دست هایش دارد،  برایت از دل مشغولی ها وخاطراتش حرف می زند.
همه ی شعرهای کتاب عاشقانه نیستند اما سرزمین مشترکی از تغزل و رمانس آنها  رااشغال کرده است ، اشغالی متجاوزانه از نوعی دیگر،غیر از آنچه که شاعر تجربه آن  را در زیست وزندگی اش داشته است ،تجاوزی که این بار خوشایند و مطبوع است ، مضمونهای مرگ ، درد، عشق ، امید ، تخیل ، سکوت ، اندیشه و... همگی با شیوه ی قصه گویی شاعری روایت می شوند که گاهی حتا شکل وفرم شعرش را دگرگون می کند و چندان اهمیت نمی دهد که شعرش نثر شود وشعر منثور بنویسد واز قضا همین جاهاست که شعرهای دل نشینی هم خلق می کند ، او روی دادهای روزانه اش و ذهن مشغولی هایش را می نویسد انگار مهم نیست که از چه حرف بزند، حرف های مهم یا معمولی ، اما آنچه مهم می شود این است که این یادداشت ها شعر می شوند .مریم حیدری در مقدمه کتاب آورده است که  شاعر زیر عنوان کتاب را یومیات ( یادداشت های روزانه ) نهاده است .
" اگر باز به من بگویند ، امروزخواهی مرد ،اکنون می خواهی چه کنی ؟ بی تآملی بر سوال خواهم گفت : اگر خوابم بیاید، می خوابم
اگر تشنه باشم ، آب می خورم .اگر درحال نوشتن باشم ،به آنچه می نویسم دل می دهم وسوال را نادیده می گیرم .اگر در حال خوردن ناهار باشم ، بر تکه گوشت بریان کمی خردل و فلفل می ریزم .اگر ریشم را می تراشیدم ، لاله ی گوشم را زخمی می کنم ...."  ص 25   این شعر ادامه دارد وزیباست و جالب است بگویم که خواننده ی خوب خوانده ی شعر فارسی می تواند تشابهات زیادی بین شعرهای منثور محمود درویش و احمدرضا ی احمدی خودمان بیابد حتی به اسم کتاب توجه کنید :یومیات .
 احمدرضا کتابی دارد با نام نثرهای یومیه که سال 1359منتشرکرده است ، همه شعرها منثورهستند ، پس از این کتاب  تلاش های فراوانی دراین زمینه دراغلب دفترهای شعرش انجام داده است ، شباهت های زیاد در کاراحمدرضا احمدی ومحمود درویش درشعرهای منثورجالب توجه است البته با در نظرگرفتن تفاوت های ذاتی هرکدام.
"دمای هوا،پایین . باد از شمال غرب می وزد.دریا پرشکن و خاکستری .درختان سرو،بلند وابرهای پاییز ،امروز سی شهید را در شمال غزه بر خاک افکندند . از جمله دو زن شرکت کننده در راهپیمایی که خواستار سهم زنان از امید بودند ."ص 99.             شعر درویش به آرامشی رسیده است که واژه ها در آن به قرارخود می رسند و طوری در جایشان می نشینند که لطافت وظرافت بخشی از بدنه ی شعرش می شوند حتی وقتی که شاعر از مرگ، شهادت، مبارزه ومقاومت هم حرف می زند آن قدر آرام وراحت می نویسد که  مخاطب هم دراین احساس شریک می شود و آرام آرام ،آرام می شود . رسیدن به چنین فضایی در شعر درویش ظاهرآ گذر از تجربه پر فراز وفرود شعر مقاومت است. او حالا دیگر اگر از سرزمین اشغالی اش هم بنویسد ویاحتی ازمرگ ،همان قدر آرام وساده می نویسد که بخواهد شعری عاشقانه بنویسد و دیگر اینکه شعور شاعرانه ی مترجم قابل تقدیر است .

۲ نظر:

نشریه گفت...

به نام خدا

فراخوان نشریه تخصصی شعر لیچار
این سایت قرار است با همکاری ما چند نفر فعالیت خود را آغاز کند

رحیم رسولی _ روجا چمنکار _ علیرضا بدیع _ فرشته پناهی _ علی جهانگیری _الیاس علوی _ مجید سعدآبادی _ منیره حسینی _ رضا مرتضوی _ فاطمه اختصاری _ علیرضا عباسی _ سمیرا نوروزی _ کامبیز منوچهریان _ ستاره حجتی _ مرتضا شاهین نیا _ سبحان گنجی _ الناز یوسفی _ سهیل نصرتی


منتظر آثار شما هستیم
سپید. غزل. رباعی. طرح. هایکو. نقد. مقاله. طنز.
کتاب. مصاحبه. دکلمه. ترانه. ترجمه. فلش فیکشن
(فایل ورد.به همراه عکس.مشخصات.آدرس وبلاگ)


lichaaar@gmail.com

معصومه قنبرپور گفت...

چون هنوز نگاهی به کتاب ننداختم، نمی تونم نظر بدم. اما شعور شاعرانه ای که گفتید، چیزی است که همیشه به خاطرش از ترجمه شعرها می نالم. امید که این کتاب...